سلام ديدي يه موقع آدم خيلي حرف داره ولي حال حرف زدن نداره؟ به خصوص اينكه دم ظهر باشه نيم ساعت ديگه هم كلاسش شروعت بشه و لاي جزوه را هم باز نكرده باشه...حالا شده حكايت من!همون دو خط اول را كه خوندم حالم گرفته شد.نه واسه اينكه يه دختر باشم و مثلا فمينيست بازي در بيارم...نه! واسه اينكه يه تحليل نادرست از تاريخ ارائه دادي...از دير باز در صفحههاي تاريخ، براي بودن و نبودن، يا رفتن و ماندن، مردان پيشرو و علمدار بوده و زنان کمي دورتر نقشهايي کمرنگ و غالباً حاشيهاي را دنبال ميکردهاند.خدايي شهيده جان اين حرفي كه زدي قبول داري؟پس چي مي شه به معراج رفتن مرد از دامن زن؟ چي مي شه جلودار بودن زنان در انقلاب (به گفته امام)؟ چي مي شه حضور ردپاي زنان در اكثر حوادث تاريخي مهم... اونقدر از اين ها هست كه مي شه واسش كتاب نوشت ... و البته خيلي ها هم نوشتند...پس نگو كه زن حاشيه بوده كه تاريخ يه چيز ديگه را اثبات مي كنه.درباره وب هم ...اوه!خداييش ديره! باشه طلبت...دعا كه يادت نمي ره؟!
سلام
به نظرمن اصل نوشتن وهدفي كه به دنبال اون هست مهمه اين كي بنويسه و با چه مشخصه اي باشه مهم نيست .
زن يا مرد فرقي نمي كنه بهتره بنويسندو به قول شما توليد داشته باشند.
توي بازديداز وب من افرادي با اسامي مختلفي كامنت دادند من به اسمي كه نوشته اند توجهي نمي كنم بيشتر به اون نكته اي كه به عنوان يك انسان براي يك نوشته من درج كردند توجه مي كنم.اصلا من معتقدم توي اين دنياي مجازي خيلي از اسم ها و جنسيت ها هم مجازي اند پس براي اينكه خيلي درگير موضوع جنسيت و صنفي نگري نشيم بايد جور ديگري ديد.
خيلي از وبلاگ نويسا حتي با جنسيت مجازي اقدام به نوشتن مي كنند اين مسئله را مي توان از نوع كلماتي كه در نوشته ها استفاده مي كنند به راحتي فهميد.
پس اگه يك مرد 25ساله كه دوست داره اون وردنياي مردونه اش رو به صورت مجازي تجربه كنه و مثلا با اسم طلا خانوم يا ستاره و يا اسامي ديگه مطلب مي نويسه بخواد يك عكس از خودش بزاره مي دوني چه طنزي ايجاد مي كنه.
پيشنهاد من اينه كه خيلي جدي نگيري .
ما برون را ننگريم و قال را
ما درون را بنگريم و حال را
يا حق
سلام به وبلگ آقايون هم سري بزنيد .همانطور كه آقايون هم وبلاگ خانومها رامي خوانند ونظر مي دهند . طراحي وبلتگتان جذاب است . محرم تمام شد .موسيقي وبلاگتون راعوض كنيد بهترميشه .امتحان كنيد.
موفق باشيد .
بگذار واقعگرايانه تر فکر کنيم .
بيا لحظه اي خودمان باشيم .
وقت براي اتلاف و تعطيل زياد نيست ...!
مي ترسم روزي بيايد که بخاطر از دست دادن همين يک لحظه تفکر ،غبطه خوريم .
بيا قبل از رسيدن چنين روزي به بالاتر ها بيانديشيم
و در پي آن به ناکجاها ي دور به پرواز در آييم .!
سلام ..از خوندن مطالبي كه نشته بوديد استفاده كرديم ..جالب بود و عميق .... البته اين حضور زنها خيلي مدته كه به شكلي اساسي شروع شده .. و شايد اين حرفا كمي كهنه شده ... و حالا بايد از كارهاي بزرگ و افتخارات و انديشه ها ي بزرگ و كرامات و مقامات زنان گفت .. ..
امشب قصد آسمان کرده ام ومرا طاقت ماندن بر روي خاک نيست
آنجا آخرين پناه براي خستگي هايم است
آنجا جايي است که هرگز براي برگشتن دلم تنگ نمي شود …
آنجا جايي است که شب هاي سياه دلم ، سحر مي شود …
آري درست فهميده اي !
مرا تحمل اين قبرهاي تنگ و تاريک نيست
من قصد پرواز و حرکت به سوي آسمان دارم ..
من خواهان سير و سلوکم …
به سرزمين هاي دور …
به سرزمين هاي ناشناس …
به سرزمين نور …
التماس دعا ..
يا الله
سلام يك مطلبي براي من جاي سئوال شد
كه چرا شما عكس هائي روي سايتتان گذاشته ايد كه با عنوان سايتتا ن نمي خورد
اين اولين عدم حركت درست يك وبلاگ نويس است كه ممكن است باعث تاثير گذاري نشود
والبته در مطالبتان خيلي جاي حرف دارد كه بررسي آن را براي بارمجدد به خودتان مي سپارم
باتشكر
از وبلاگ من هم بازديد كنيد.
سلام ما همه بخشها موافق نيستم .. برايتان هم در آف كه گذاشتم توضيح دادم
نظري جامع تر باشد براي بعد ان شالله
التماس دعا