سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مرد میدان - قلم ریز

در سرتاسر تاریخ که نگاه می کنیم انسانها در هر زمان و در هر شرایطی در میدان بلا بوده اند. میدان بلایی که وسیله آزمایش آنها بود. در واقع صحرای کربلا یا به قولی میدان بلا در سرتاسر تاریخ و در زمان ما نیز وسعت دارد و کار به یک "یا لیتنی کنت معک" ختم نمی شود. میدان بلایی که وسعتش زمانه ما را نیز فرا گرفته است، میدانی است که باید خود را در آن خوب بنگری؛ ببینی که تو را نیز ما مرگ اینچنین انسی هست یا نه که مرگ در نظرت احلی من العسل باشد.

این میدان بلا، میدان تنگی است. میدانی است که ماندن در آن مردانگی می خواهد، ماندن در آن بریدن از همه چیز می خواهد، رها بودن را می طلبد. ماندن دراین میدان تعقلی می خواهد که در لحظات حساس درست انتخاب کند و راه درست را به تو نشان دهد. راهی که تو را سعادتمند نماید.

ضحاک بن عبدالله مشرقی را که می شناسی؛ صبح تا ظهر را در رکاب امام شمشیر زد اما عصر عاشورا از جبهه حق گریخت. خوف فرزند شک است و شک زاییده کفر، و این سه یعنی خوف و شک و شرک راهزنان طریق حق اند. که اگر با مرگ انس نگیری خوف راه تو را آنچنان خواهد زد که امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد.

دوستان شتاب کنید قافله فرج در راه است؛ می گویند گناهکاران را نمی پذیرند. آری گناهکاران را در این قافله جایی نیست اما پشیمانان را می پذیرند. در رکاب حسین، پشیمانان را جایی هست اما برای غافلان نه! هرکه غافل ماند و یا خود را به خواب غفلت زد از این کاروان جا ماند و امامش را تنها گذاشت.

می اندیشم، به چیزی می اندیشم که راهزن طریق حق است. همان چیزی که قلب مردمی را در زمانی دور، آن چنان فرا گرفته بود که سر امام زمانشان را بر سر نیزه کردند. می اندیشم که چه چیز مانع رفتن است، به این می اندیشم که تاریخ تکرار شدنی است و ما نیز در این میدان قرار داریم یا قرار خواهیم گرفت.

دوستان در این میدان برای گناهکاران غافل راهی نیست؛ اما برای پشیمانان هست. حر در همین میدان بود که در رکاب امام زمانش یعنی حسین بن علی (ع) به خدایش پیوست و در  دامان امام عاقبتش به خیر شد.


نوشته شده در  شنبه 90/9/26ساعت  7:35 صبح  توسط شهیده فاطمی 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
زنی خطبه خواند تا مردانگی بماند
نسل سومی ها
مرد میدان
آغاز
اینجا دادگاه رسمی است
[عناوین آرشیوشده]